half brother فصل ۲ part : 47

که اون ها می تونن به امریکا برگردن و اون یونا رو زیر بال خودش بگیره به مدرسه بفرسته و براش یک گالری هنری بسازه خانواده باید از خودگذشتگی می کردند تا حداقل یکی از اون ها این فرصت رو از دست نده بالاخره موافقت کردند که یونا همراه با جونگهون به امریکا بره یونا به سرعت شیفته مرد بزرگتر شد به نوعی وظیفه ی خودش می دونست که علیرغم ترسش پا به پای اون پیش بره اون خوشتیپ و کاریزماتیک و کنترل گر بود
بعد از اومدن یونا به امریکا جونگهون روی حرفش موند وقتی ۲۱ سالش شد با اون ازدواج کردتا بتونه در امریکا بمونه در مدرسه ی هنر ثبت نام کرد به علاوه کلاس های زبان و از روابطش استفاده کرد تا یک گالری هنری ساحلی داشته باشه حقیقت ناگفته این بود که یونا مال اون بود جونگهون صاحبش بود
موضوعی که نمیدونست این بود که جونگهون خونواده داشت همسر سابق و پسرش که به تازگی به اونجا اومده بودند
یک روز بعد از ظهر یونا داشت در اتاقی که جونگهون برایش ساخته بود نقاشی می کرد مرد جوونی هم سن و سال خودش که به جز شلوار جین چیزی تنش نبود
جلوی در ظاهر شد یونا هیچ ایده ای نداشت که اون کیه بدنش به سرعت واکنش نشون داد اون یه ورژن جوون تر و جذاب تر از شوهرش بود شوکه شد وقتی فهمید که جونگهون یک پسر داره و اون قراره تابستون رو توی خونه اونها بگذرونه
بعد از ظهر وقتی جونگهون سرکار بود پسرش ‌جونگسو مینشست و نقاشی کشیدن یونا رو تماشا می کرد به نظر بی گناه میومد یونا داستان هایی راجع به اکوادور براش تعریف می کرد و اون با اخرین موزیک ها و فرهنگ پاپ امریکا اشناش میکرد چیزایی که جونگهون نمیتونست با ۱۲ سال اختلاف سن بهشون ربطی داشته باشه خیلی زود یونا فهمید که به شدت و برای اولین بار در زندگیش عاشق شده جونگسو که همیشه فکر می کرد پدرش رهاش کرده وفاداریی برای پدرش نداشت وقتی یونا پذیرفت که احساساتش برای همسرش افالطونی بوده جونگسو چندان هم بی میل نبود که نهایت استفاده رو نکنه
یک روز مرز بینشون رو شکوند و بوسیدش از اون موقع به بعد دیگه اتفاقی نیوفتاد برخورد های بعد از ظهرشون از مکالمه های ساده به قرار های نا مشروع تغییر کرد شروع کردند به برنامه ریزی برای اینده مخفیانه نقشه این بود که رابطشون رو جلو ببرن تا وقتی که جونگسو کالج رو تموم کنه و دیگه از لحاظ مالی به جونگهون وابسته نباشه بعد دوتایی فرار میکنن در این بین جونگسو موقتا به خونه اونها اومد تا به یونا نزدیک باشه و وانمود می کرد که دوست دختر داره تا حواس پدرش رو پرت کنه

خب گایز اینم از پارت هدیه لایک و کامنت بزارید حمایت کنید یادتون نره
نظرتون رو واسم کامنت کنید حتما
دیدگاه ها (۱۰)

half brother فصل ۲ part : ۴۸

half brother فصل ۲ part : 49

half brother فصل ۲ part : 46

half brother فصل ۲ part : 45

اینم بیو گرافیه ملودی درسناریو من چشم های بنفش را دوست دارم ...

ملکم ♥طرفدار های ییلدیز حالا بیان بگن چرا از ملک حمایت میکنی...

رادیو اختراعی برای جنگیدن#مکث 54 فصل 3 قسمت 2#بلشویک ها در #...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط